04 تیر 1391
جنس زلال
به نام خدا
جنــــــــــــــس زلال
داد استاد توانمند این ندا
ناظرت باشد به هر لحظه خدا
ترکه مهرش عتابت می کند
وقت حرمان اوشتابت می کند
هان مسافر، عشق نافع درسفر
بی وجود عقل باشی درخطر
رهبر اقلیم جان را عقل دان
عشق بی تدبیر را از او ستان
عشق بی تدبیر چون عصیان کند
صاحبش را عاصی و حیران کند
گرتو خواهی رتبه انسان شوی
یا که نه، انسان زجنس جان شوی
کوچ کن ازخود به سوی جان خود
تا شوی آزاده از حرمان خود
گر تو خواهی باشی ازجنس زلال
از خودوجان تو سفر کن بی ملال
التماس دعا
تقدیم به سالکان الی الله که طی طریقشان عبادت الی الله است
اثر:ز.میراحمدی
30 فروردین 1395
ای امام جود وکرم ادرکنی
چشم هایم به زیر قدم ادرکنی
ساحل نیازچه گسترده است
این قنوت تو بخدا پیوست است
از:ز-میراحمدی بیشتر »
نظر دهید »
30 فروردین 1395
«جهان در حسرت آيينه مانده ست
گرفتار غمي ديرينه مانده ست
شب سردي ست بي تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟» بیشتر »
30 فروردین 1395
پدرم که رفت اشکها جاری شد
پشت من خالی شد
درودیوارها لرزید
ونگاه بی حضورت چقدر ترسید.
از:ز-میراحمدی بیشتر »