04 تیر 1391
جنس زلال
به نام خدا
جنــــــــــــــس زلال
داد استاد توانمند این ندا
ناظرت باشد به هر لحظه خدا
ترکه مهرش عتابت می کند
وقت حرمان اوشتابت می کند
هان مسافر، عشق نافع درسفر
بی وجود عقل باشی درخطر
رهبر اقلیم جان را عقل دان
عشق بی تدبیر را از او ستان
عشق بی تدبیر چون عصیان کند
صاحبش را عاصی و حیران کند
گرتو خواهی رتبه انسان شوی
یا که نه، انسان زجنس جان شوی
کوچ کن ازخود به سوی جان خود
تا شوی آزاده از حرمان خود
گر تو خواهی باشی ازجنس زلال
از خودوجان تو سفر کن بی ملال
التماس دعا
تقدیم به سالکان الی الله که طی طریقشان عبادت الی الله است
اثر:ز.میراحمدی
14 اسفند 1395
یاد گیر از باران بخشش بی پایان که گرفته او هم این صفت از رحمان باز هم این باران یک حکایت دارد از دل نم نم خود یک روایت دارد که بشوی از دل و جان این وجود ای انسان حال خود راخوش کن مثل بعد از باران تولیدی :ز- میراحمدی بیشتر »
نظر دهید »
14 اسفند 1395
جوان بود وچالاک اما سربه هوا وبی باک خواهرش هرس می خورد سند زمین پدری رو گم کرده واصلا خیالش نمی آید دوستی آرام وبا تانی گفت این که دردش قابل تسکین اما اگر سند بندگی گم بشه چه کنیم اگر مهموربه مهر وامضاء مولا نباشه اگر وهزاراگردیگه….. آیا غصه… بیشتر »
09 اسفند 1395
فصل بی مادرشدن دلتنگی است بغض این دلتنگیم هم سنگی است داغ این مادر برای هرکسی امتداد از سر دلواپسی ناخودآگاهات همه غمگین او آن علی(ع) باشد همه تسکین او تولیدی :ز-میراحمدی بیشتر »
09 اسفند 1395
شرح این واقعه جانم به خدا طوفانی چشم دنیا بهر این غصه فقط بارانی دُرّوگوهر از دوچشمان ترش سریزاست دل او بهرغم یاس چقدر لبریز است تولیدی : ز- میراحمدی تصویر بیشتر »