26 اردیبهشت 1395
ساعت یازده مش قاسم گوشی تلفن را گرفته با خستگی تمام گفت این پسره هنوزخوابه ای زن همه اش تقصیر تو اِ بس که لی لی به لا ی این بچه می ذاری و فکر نمیکنی من دیگر توان ندارم واز پس کارهای مغازه بر نمی آم
بعد گوشی گذاشت ودستهارا به آسمان گرفت گفت… بیشتر »
نظر دهید »