04 تیر 1391
جنس زلال
به نام خدا
جنــــــــــــــس زلال
داد استاد توانمند این ندا
ناظرت باشد به هر لحظه خدا
ترکه مهرش عتابت می کند
وقت حرمان اوشتابت می کند
هان مسافر، عشق نافع درسفر
بی وجود عقل باشی درخطر
رهبر اقلیم جان را عقل دان
عشق بی تدبیر را از او ستان
عشق بی تدبیر چون عصیان کند
صاحبش را عاصی و حیران کند
گرتو خواهی رتبه انسان شوی
یا که نه، انسان زجنس جان شوی
کوچ کن ازخود به سوی جان خود
تا شوی آزاده از حرمان خود
گر تو خواهی باشی ازجنس زلال
از خودوجان تو سفر کن بی ملال
التماس دعا
تقدیم به سالکان الی الله که طی طریقشان عبادت الی الله است
اثر:ز.میراحمدی
16 تیر 1392
ای خدا باران سخاوت به چهره ام می خورداما دردنیا زدگی غرقم نسیم دل انگیزت را حس میکنم اما جون می دانم همیشگی است آسان رد می شودشریان نبضم بی کم کاست درگذر است اما من درگذرروزگار مبهوتم ودنیا درگذر است وانسانیت درغفلت وحرمان ...
دلنوشته :ز-میراحمدی بیشتر »
4 نظر
16 تیر 1392
ای گل اندیشه ام اندیشه کن راه صدق هم صفا راپیشه کن ای نهال عاطفه توسبز باش آشنا با مردم پردرد باش ای گل چشمه بیا آسان بجوش با صفا با مردم دوران بجوش دلنوشته :ز-میراحمدی بیشتر »
15 تیر 1392
«ای زن به تواز فاطمه این گونه خطاب است» حفظ شرفت بین همه عین ثواب است چادر که بپوشی گل ذاتت به نماز است روباه طمع دردل اغیار به خواب است چشممان بداندیش درمه مهتاب چه تار است دلنوشته :ز-میراحمدی بیشتر »
13 تیر 1392
روز قلم است تواین علم یاورمن بهر دل خستم شود گوهر من این لطف خدای ازلی باورمن افزون بنما دُرّ و صدف دفتر من
دلنوشته :ز-میراحمدی بیشتر »