این دلم سوخته تر می آید سوز اشکی به سحر می آید غربت وهیبت بانو به نظر می آید دست از این دل بیچاره  شما بردارید آخر آن معجر خونی به نظر می آید تولیدی :ز- میراحمدی 16محرم95 بیشتر »

این چه سوزی است که جان راسوزاند اشک درچشم حقیقت جوشاند یک هراسی به جماعت داده  دختری (س) روی رُخی افتاده نطق  گویا ی علی(ع) گل داده   تولیدی :ز- میراحمدی 16محرم954   بیشتر »

ای امان از دل بارانی تو بخدا اشک  شبانگاهی تو تاب آورد نریزد اشکی تا شود عشق ولا سرمشقی تاب آوردبراین اهل حرم مرهمی بود براین اهل کرم ماندی ای نسترن باغ خدا ای گل باغ سپید مولا   تولیدی :ز-میراحمدی 16محرم 95   بیشتر »

ای امان از دل مهتابی تو  که نشسته به غم باقی تو  دخت کوچک بودی  زینب جان  مشی مادربودن پیمودی دخت زمان دختری که زینت بابا بود همه تنهایی دنیا پیمود چشم تودید همه تیر وکمان یک جهان تیر به تابوت برادر به عیان   تولیدی :از:ز- میراحمدی 13محرم 95 بیشتر »

وای بر اهل زمین که حسین(ع) نه از بی یاوری بلکه برای اتمام حجت برغافلان درغروب تب دارکربلا  آخرین سرباز خود را به میدان می آورد  گل باغ ولایت عنچه نورس امامت  شقایق بهاری نینوا آری علی اصغر (ع) رامیگویم درحالی که طفل شش ماه از تاب تشنگی  درعطش سوزان… بیشتر »