19 فروردین 1396
تسکین
یاد تو حبه قندی به لب است هرچه گویم زپدر باز کم است
یادتو دردل من سرشار است ای پدر نام تو یک تیمار است
رود جوشان تو را می گویم لب خندان را تو می جویم
بار دیگر به خدا میگویم اشک درچشم ترم می گوید
فصل میلاد امیر است ولی اشک ولبخند به هم آمیزد
نهر جوشان علی (ع) سریز است حُزن بسیار به جان لبریز است
به خدا جوّ هوا سنگین است یا علی(ع) یک مددی دیرین است
بار دیگر به خدا می گویم نام مولا به خدا تسکین است
رحمت همه پدرای آسمونی وسلامتی همه پدرای زمینی صلوات
تولیدی :ز- میراحمدی