# مهربانا _تو محمد امینی
تقدیم به ساحت منّور رسول گرامی اسلام امید است که به دیده اغماض بنگرند:
سلامی عارفانه بر محمد (ص)
برآن عطر شمیم حی سرمد
همو که خاتم پیغمبران است
ولطف ومهر او دائم عیان است
مهربانا تو محمد امینی وبارها، بارها در حراء بیتوته کردی و درکلاس بندگی خدا زیستن راستین، را از یگانه عالم امکان ذره، ذره آموختی برای چنین روزی برای برانگیخته شدن و نو به نو شدن و علی بن ابیطالب را نیز با خود همراه ساختی تا از این رسم تازگی وطراوات بی بهره نباشد.واز همان دروان کودکی انفاس قدسی را دریافت کند. که بعد از رسالت نبوی امامت علوی را در سایه پدریِ پر مهرت عهده دار شود. جانا تو برگزیده ای تا راه روشن قبله قبیله توحید را به خسته دلان عالم نشان دهی تا تاریکی وظلمت جهل در بیانان های مکه برای همیشه گم شودعزیزا توقبل از بعثت رسول وار زیستی واینطور نبود که یک شبِ جُبه ی رسالت را برقامت رعنایت بپوشانند واین درس بزرگی است برای نوع بشرکه به شرّ زیست نکنند وهمواره بدانندکه بی مشی ومشق انسان به سرمنزل مقصود نخواهد رسید.نازنینا نفس طیّب وطاهرت به گونه ای است، که از همان فصل جوانی ارتباط با اسرافیل وقرین بودن با جبرائیل رادرکارنامه زندگیت به امانت داشت. اما این بار زمان دیگری است وسنگینی رسالت بر هیبت وجودت سخت می آید زمانی می خواهی برای درنگ ولحظه ای می خواهی برای تامل تا پایه های باورهای دینی رادر سررمین عرب به منصه ظهور گذاری واین راه طولانی رابا جماعت مردم طی کنی وبه همه قدرت های پوشالی دنیا بفهمانی که دست خدا باجماعت است واگر انسان قطره ای ازاندیشه والایت را در زندگی اسوه خود سازد راه زندگی همراه با بندگی چندان هم دور نیست.حبیبا تو طبیبی دوّار هستی که هنوز که هنوز است برای هرانسانی به فراخور ظرفیت وجودیش، نسخه می دهی وشفای جسم وروحش را از خدا طلب می کنی واین حکایت سعه وجودی توست که به حق رحمت للعالمین (جهانیان) هستی و با مودتی که هزاران بار از پدر ومادر مهربان تر است جانهای شیدائی را به سوی خود فراخوان می کنی برای لحظه ای موعود وزمان آرامش جهان وزبان ارادتمند مرا به این ابیات مترنم می سازی که:
در این شام فرخنده ای جمله نور
رسان جان دلِ را به روز ظهور
طلب کن برای جهان بعثتی
مهیّا کنی جان به یک رخصتی
ز بعثت جهان جملگی زنده کن
دل و دین مهیّای آینده کن
مهیّای کوچی به سوی خدا
خدایی که جان را کند مبتلا
«انشاءالله»