19 خرداد 1395
#گام نخست16
سید مهدی مربی قرآن مسجد محله در گرمای مرداد سال 90 با نهایت تشنگی نگاهی به آب کرد
وفقط صورت را با مشتی آب جلا داد گمانم روزه بود چون سریع با گوشه چفیه آبهای روی محاسنش را خشک کرد وزیر لب گفت قربان لب تشنه ات یا حسین (ع) ناگاه بی آنکه خود بخواهد قطره ای درشت اشک بسان عرق شرم از دیدگانش جاری شد.
از:ز-میراحمدی